نادر برهانی مرند، سردبیر، نویسنده نمایش های رادیویی و كارگردان گفت: حُب وطن، تفاوتها را كنار میزند.
وی در یادداشتی تأكید كرد:
در لحظات خطیر تاریخی مانند جنگ، آنچه در روزمرگی به چشم نمیآید، با تمام وضوح خود را نشان میدهد. یكی از این امور بنیادین، حس تعلق به وطن و احترام به تمامیت ارضی است؛ امری كه از منظر پدیدارشناسی، پیش از آنكه مفهومی سیاسی یا ایدئولوژیك باشد، تجربهای زیسته و اگزیستانسیال است. وطن جاییست كه نخستین تعلق ما به جهان در آن شكل میگیرد: خاستگاه بودن، زادگاه زبان، و بستر حافظهی فردی و جمعی. حب وطن، نه یك دستور از بیرون، كه نیازی درونی به ریشهداشتن و در خانه بودن است؛ نیرویی كه در لحظات تهدید، بهناگاه همهی تفاوتها را كنار میزند و مردمان را در دفاع از چیزی فراتر از خود گرد میآورد. تمامیت ارضی نیز در این افق، صرفاً مرزهای جغرافیایی نیست، بلكه تجسد هستی تاریخی و فرهنگی یك ملت است. تعرض به آن، تعرض به خودِ وجود ماست؛ و دفاع از آن، پاسداری از معنای زندگی مشتركمان. در این نگاه، امر ملی نه ساختهی دولتهاست و نه وابسته به ایدئولوژیها؛ بلكه ریشه در تجربهی مشترك ما از دین، تاریخ، زبان و خاطرهی قومی دارد. حتی آنان كه با نظام سیاسی همراه نیستند، در بزنگاه خطر، در پیوندی ناگسستنی با خاك خویش، بار دیگر خود را بازمییابند. وطن، فقط جغرافیا نیست؛ شبكهای نادیدنی از پیوندهای زیسته است كه در سكوت روزمره پنهان میمانند و در لحظهی بحران، چون ندایی درونی، انسان را به ایستادگی میخوانند.