پهلوانی غریبه به شهری كه میان شازده و خانسالار تقسیم شده وارد میشود. او تصمیم میگیرد اوضاع شهر را با روش عیاران روبراه كند و همچنین دختركی كه شازده میخواهد به زور عقدش كند را نجات دهد. اما در این مسیر با مصائب متعددی مواجه میشود.