منیر دختر ارشد خانواده گلنوش بعد از سكته پدرش سالهاست كه سرپرستی اموال خانواده رو به عهده گرفته. محبت و از خود گذشتگی منیر باعث شده تا خواهر و برادرهاش نتونن مشكلاتشان رو به او بگن، بهروز خواستگار قدیمی منیر كه حالا همسرش رو از دست داده در نزدیكی محل كسب و كار منیر خونه گرفته و به بهانه خرید گاهی به اونجا سر میزنه .اما منیر به او روی خوش نشون نمیده. منیر در ایستگاه مترو كاملاً اتفاقی با دوست قدیمیش مهری روبرو می شه... قرار می شود مهری و دخترش مهتاب مدتی كه در تهران هستند به جای رفتن به هتل در...
بیشتر ...